کد مطلب:26847
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:8
چرا ما ايرانيان با وجود داشتن تمدن كهن و ميراث فرهنگي غني و نقش بزرگ ايرانيان در تمدن اسلامي اكنون به اين روز رسيده ايم و فساد در مملكت ما زياد است؟!
رشد و پيشرفت هاي علمي و فرهنگي و اخلاق جامعه، وابسته به عوامل فراواني است.
ما ايرانيان به قدر توان و امكاناتمان تلاش كرده ايم. شايد پدران دانشمند يا دانش دوست ها علاقه فراواني به كسب علم و پيشرفت داشته اند. شايد وضعيت سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي آن دوران به گونه اي بوده كه دانشمندان را تكريم مي كرده اند، يا مثلاً به كشاورزان و دامداران اهميت زيادي مي داده اند، به همين دليل ما در آن دوران سيري صعودي داشته ايم، در دورة تمدن اسلامي، ايرانيان سرآمد ديگران بودند و نقش بزرگي در پيشرفت علوم و فنون ايفا كردند، ليكن از پانصد سال پيش تاكنون در جا زدند و كم كم چراغ پر فروغ تمدني آنان به خاموشي گراييد. اين وضع از مجموعه اي از علت ها و زمينه ها برخاسته است كه عبارت اند از:
1 - درگيري هاي مداوم داخلي و جنگ هاي بي شمار داخلي و خارجي كه سبب به هم خوردن نظم اجتماعي و بافت اقتصادي شده است.
مي دانيم كه علم در آرامش و امنيت رشد مي كند، نه در جنگ و آشوب و اضطراب.
2 - كمبود امكانات و ابزارهاي مورد نياز، مثل كتابخانه ها و اساتيد فن و مشكل بودن زندگي از نظر معيشتي و...
3 - حضور پادشاهان و حاكمان نالايق و ناآگاه كه كمتر از ذوق و علاقه به دانش بهره مند بودند و ميان پادشاهان ايراني، حاكمي كه به علم پروري و دانش اندوزي و احترام به علم و فرهنگ همت گمارد، اندك است. اما پادشاهان مستبد و حريص و نادان و اهل عيش و عشرت فراوان داشته ايم!
4 - عدم وجود نظام آموزشي درست. ابن خلدون در مقدمه خود به نكته جالبي اشاره مي كند، او يكي از دلايل رشد عالمان اسلامي و عدم رشد علم در غرب را طولاني بودن مدت تحصيل در غرب و كوتاه بودن آن در شرق اسلامي مي داند! متأسفانه امروزه اين رويكرد برعكس است. مدت تحصيلات در غرب كوتاه و در ايران بلند است.
5 - عدم حمايت كافي از دانشمندان ، مبتكران و صاحبان توليد انديشه.
دنياي غرب اگراحساس كند در كسي توانايي انجام كاري جديد يا نوآوري هست، از او حمايت مي كند ، ولي ما صبر مي كنيم تا 50 سال بعد از مرگش نابغه بودن او را براي ما اثبات كنند!
مسئله فساد هم كه مطرح كرديد، ربطي به رشد علمي ندارد و مرتبط با فرهنگ غني گذشتگان نمي باشد. فساد اجتماعي به واسطه خصلت هاي اخلاقي و فرهنگي و ضعف هاي شخصيتي شكل مي گيرد.
مشكل اساسي ، فرهنگي است . با كمال تأسف ميان ما ايرانيان تنبلي راحت طلبي افراطي و دروغ گويي ، نيز لاف زدن و كبر و غرور و عدم رعايت قانون و دورويي و ديگر مفاسد اخلاقي اجتماعي كه رايج است.
مشكل اصلي ما است ، مثلاً چند نفر براي كاري در نوبت و صف ايستاده اند، يكي از افراد با پارتي بازي و يا پول دادن، بر ديگران پيشي مي گيرد و زودتر به خواسته اش مي رسد! در عرف و فرهنگ ما به او مي گويند: آفرين كه زرنگي كرده است. اين كار در فرهنگ ما به عنوان زرنگي ياد مي شود و براي او ارزش و شايستگي قائلند ، نه اين كه او را طرد كنند . وقتي كه در فرهنگ اجتماعي و افكار عمومي؛ چنين امور برخورد نشود، معنايش فساد فرهنگي است كه باعث عقب ماندگي است. اگر توانستيم فرهنگ را درست كنيم، مي توانيم مشكل فساد را چاره انديشي كنيم.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.